حسین کوچولو از در مدرسه داخل نمی رود ، جیغ ، داد و فریاد که من مدرسه نمی خواهم.
علی هشت ساله در حالی که سر کلاس نشسته است، امیدوار است که معلم اسمش را نخواند. او پاسخ سؤال معلم را می داند، اما از اینکه بخواهد در برابر همه دانش آموزان کلاس صحبت کند، هراسان است. او در برابر دیگران نه تنها پاسخ سوال را فراموش می کند بلکه دچار تپش قلب و خشکی دهان می شود پاسخ اشتباه با خنده های زیرزیرکی همکلاسی ها به تجربه بسیار تلخی می انجامد که اضطراب کودک را در حین صحبت کردن میان عموم تشدید می کند. برای برخی کودکان، صحبت کردن در جمع فرصتی برای نشان دادن افکار آنهاست، ولی برای برخی دیگر، یک فشار روانی شدید است. اینها ترس هایی است که کودکان در این ایام به آنها دست و پنجه نرم می کنند .
آیا تا بحال با این حس فرزندتان مواجه شده اید ؟ و یا خود در دوران کودکی آن را تجربه نموده اید؟ بسیاری از کودکان این حرف را می زنند. البته این احساس، چندان طول نمیکشد. اما اگر این احساس ماندگار شد، چه؟
مدرسه رفتن هم بخشی از زندگیست و یک حقیقت. مدرسه کمک می کند پس بیایید کمی درباره مدرسه و اموری که در صورت تنفر از مدرسه باید انجام دهیم صحبت کنیم.
یک کودک مدرسه هراس به خانه ای تعلق دارد که وضع مالی آن رضایتبخش و به احتمال زیاد به جای آنکه فاقد جو عاطفی باشد، از آن سرشار است، هوش اینگونه کودکان از حد متوسط بالاتر است. نتیجه ای که تاکنون به دست آمده است حاکی از آن است که ممکن است کودکان با هر سطح هوشی، با هر زمینه اجتماعی و از هر خانواده ای و با هرگونه آرمانی، به مدرسه گریزی یا هراس از مدرسه دچار شوند. اصطلاح هراس از مدرسه اصطلاحی جامع و فراگیر است، ریشه بیشتر این حالات همان ترس از ترک خانه است و اگر کودک را وادار به این کار بکنیم، اضطراب او به هراس مبدل می شود. مدرسه نماینده دنیای خارج و نوعی واقعیت است که با واقعیتی که کودک در خانه تجربه کرده متفاوت است، بعضی از کودکان مواجهه با این واقعیت را نمی توانند تحمل کنند و از این رو به آن چیزی روی می آورند که برای آنها مانوس تر است. مدرسه غالبا نخستین مکانی است که کودک ناگزیر است که بدون حمایت مادرش در آن روزگار بگذراند.